درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
پيوندها
نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 4
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 4
بازدید ماه : 61
بازدید کل : 821
تعداد مطالب : 77
تعداد نظرات : 8
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


paez




موفقیت یعنی از شکستی به شکستی دیگر رفتن بدون اینکه شور و

اشتیاق خود را از دست بدهیم

                       .......................................                                   



فقط آنها که جرات شکست خوردن دارند، موفق می شوند

                   ................................................                     

اگر افتادی مهم نیست... به شرطی که موقع بلند شدن از زمین چیزی برداری

                    ...................................................                     

وقتی این همه اشتباهات جدید وجود دارد که می توان مرتکب شد، چرا

باید همان قدیمی ها را تکرار کرد؟

                   .........................................................                    

موفقیت کلید خوشبختی نیست. خوشبختی کلید موفقیت است. اگر از

کاری که انجام می دهید خرسند و راضی باشید، حتماً موفق خواهید

شد


                        ..............................................                       

 

انسانهای سطحی به شانس اعتقاد دارند. انسان های قدرتمند به علت
 
و معلول معتقدند


                     ...................................................                      

همیشه به خاطر داشته باشید که تصمیم خودتان برای موفق شدن از هر چیز دیگر مهمتر است


                      ................................................                      

کسی به موفقیت دست می یابد که خوب زندگی کند ، زیاد بخندد و
 
زیاد دوست بدارد . کسی که احترام افراد عاقل و فرزانه را جلب کرده
 
باشد و کودکان خردسال را دوست بدارد . کسی که دنیا را بهتر از آنچه
 
یافت ، ترک کند ، چه با بزرگ کردن یک فرزند صالح ، چه سرودن شعری
 
زیبا ، و چه با نجات دادن یک انسان . کسی که مورد تحسین منتقدان
 
باشد و خیانت دوستان را تحمل کند . کسی که همیشه زیبایی های
 
دنیا را ستایش کند . کسی که بهترین خصوصیات افراد را ببیند و بهترین
 
ها را تقدیم آنها کند . کسی که زندگیش یک الهام باشد و خاطره اش
 
یک نیایش

 
                                     .......................................................................                                         
 
 
 
کسی که سعی می کند تنها زندگی کند، هیچوقت یک انسان موفق
 
نخواهد شد. قلب او اگر به قلب کسی دیگر پاسخ ندهد، پژمرده می
 


                           ........................................                           

اکثر شکست ها نصیب کسانی شده است که نمی دانستند فاصله

شان تا موفقیت چقدر نزدیک است و دست از کار کشیده اند

 

                     ...................................................                      

وقتی به پول، تحسین دیگران، و شهرت بی علاقه شدید، در نوک قله

موفقیت قرار گرفته اید

                              ........................................                       

کار را به این خاطر انجام دهید که کار خوبی است، نه اینکه چون

فرصتی برای موفقیت به شما می دهد

                        .............................................                       

بهای موفقیت، کار و تلاش زیاد است. من فکر می کنم اگر شما بتوانید

بهای آن را بپردازید، در هر کاری موفق خواهید شد

                      ...................................................                  

این آزمایش نهایی یک انسان باشخصیت است: احترام او برای افرادی

که هیچ ارزشی برای او ندارند

                 . ......................................................              

افراد خوب از این جهت خوب هستند که حکمت و دانش خود را از طریق

شکست به دست آورده اند. خیلی کم پیش می آید که کسی معرفت

خود را از موفقیت به دست آورد

                    ......................................................                    

ساکنان دریا پس از مدتی صدای امواج را نمی شنوند... چه تلخ است

 

قصه ی عادت







دو شنبه 30 بهمن 1391برچسب:, :: 18:5 ::  نويسنده : yaya
روزی یک کارمند پست وقتی به نامه های آدرس نامعلوم رسیدگی می کرد متوجه نامه جالبی شد. روی پاکت این نامه با خطی لرزان نوشته شده بود: «نامه ای برای خدا!» با خود فکر کرد: «بهتر است نامه را باز کنم و بخوانم.»
در نامه این طور نوشته شده بود: «خدای عزیز! بیوه زنی 83 ساله هستم که زندگی ام با حقوق ناچیز بازنشستگی می گذرد. دیروز کیف مرا که صد دلار در آن بود دزدیدند. این تمام پولی بود که تا پایان ماه باید خرج می کردم. هفته دیگر عید است و من دو نفر از دوستانم را برای شام دعوت کرده ام، اما بدون آن پول چیزی نمی توانم بخرم. هیچ کس را هم ندارم تا از او پول قرض بگیرم. تو ای خدای مهربان تنها امید من هستی به من کمک کن...»
کارمند اداره پست که تحت تاثیر قرار گرفته بود نامه را به همکارانش نشان داد. نتیجه این شد که همه آنها جیب خود را جستجو کردند و هر کدام چند دلاری روی میز گذاشتند. در پایان 96 دلار جمع شد و برای پیرزن فرستادند...
همه کارمندان اداره پست از اینکه توانسته بودند کار خوبی انجام دهند خوشحال بودند. عید به پایان رسید و چند روزی از این ماجرا گذشت تا این که نامه ای دیگر از آن پیرزن به اداره پست رسید. روی نامه نوشته شده بود: نامه ای به خدا!
همه کارمندان جمع شدند تا نامه را بخوانند. مضمون نامه چنین بود: «خدای عزیزم. چگونه می توانم از کاری که برایم انجام دادی تشکر کنم. با لطف تو توانستم شامی عالی برای دوستانم مهیا کرده و روز خوبی را با هم بگذرانیم. من به آنها گفتم که چه هدیه خوبی برایم فرستادی... البته چهار دلار آن کم بود که مطمئنم کارمندان اداره پست آن را برداشته اند ...!»


شنبه 28 بهمن 1391برچسب:, :: 8:34 ::  نويسنده : yaya

چقدر جالب ! تو لحظه های داغونی فقط یه نفر میتونه آرومت کنه ، اونم کسیه که داغونت کرده !
.
.
.
باز هم از یاد تو ، شعله به پا خواسته / آتش سرخش ز نور ، قلب من آراسته
زردی روی مرا ، نیک تماشا نما / شمع وجود من از دوری تو کاسته
.
.
.
مهربانی زبانی است که برای کور دیدنی ، برای کر شنیدنی و برای لال گفتنی است
.
.
.
پاهایم را که در آب میزنم ، ماهی ها جمع میشوند
شاید اینها هم فهمیده اند که یک عمره طعمه ی روزگار بوده ام !
.
.
.
عطرهای خوب ، شیشه ی خالی شان هم بعد سال ها هنوز عطر می دهد
درست مثل جای خالی تو !
.
.
.
سوهان می کشم قصه ی دلتنگی هایم را ، تا هموار سازم جاده های آمدنت را


 

خواب دیدم که دلم بند تو بود / خواب من تعبیر لبخند تو بود
تو به سان گل شدی اوج شکوه / نبض من ، در ساقه آوند تو بود

.

 

.

.

ردپایت را که میگیرم ، از تو دورتر می شوم ، شاید کفش هایت را برعکس پوشیده ای !
.
.
.
هیچ بارانی ردپای خوبان را از کوچه های خاطرات نخواهد شست
.
.
.
خدا کند تبسم لبی به آه نشکند / بلور بغض سینه ای به شامگاه نشکند
کبوتری که پر زند به شوق آشیانه ای / خدا کند که بال او میان راه نشکند
.
.
.
وقتی تو نیستی زندگی تعطیل میشه
کاش میشد زودتر بیایی
روزای تعطیل واقعا غم انگیزن !
.
.
.
قلبم فدای عزیزی که دنیایی از دلتنگی را به امید یه لحظه دیدنش به جان میخرم
.
.
.
با نگاهی هرس کن علف های هرز دلتنگی ام را
.
.

.
.
.
دل صدچاک ما را تیغ ترحم بدرید / دل ما را به همان قیمت ارزان بخرید
دل من گرچه شکسته ، گوهری ناب شده / عشق در قلب تو آن تحفه ی نایاب شده
.
.
.
تمنا دارم از آسمان که اگر حتی قطره ای خوشبختی بارید ، بر روی گونه ی تو باشد
.
.
.
عشق را آب حیات میدانم / هر قطره اش را عمر جاودان میدانم
بی قطره قطره های آن ، بر خودم / مرگ را میهمان میدانم
.
.
.
تا چند نظر به روی مهتاب کنم / خود را به هوای دیدنت آب کنم
یک قطعه ی عکس خود برایم بفرست / تا در دل بیقرار خود ، قاب کنم
.
.
.
این روزها هوای مرا نداری ، خفه نمیشوی ؟ بی هوای من !
.
.
.
همه مرا به خنده های با صدا می شناسند ، این بالش بیچاره ، به گریه های بی صدا !
.
.
.
ای که در دنیای من پیدا و ناپیدا شدی / چشمهای روشنم را عاشق و شیدا شدی
ای تو با رخش نگاهت بر دل من تاخته / این دل من ، رو بروی تو خودش را باخته



پنج شنبه 19 بهمن 1391برچسب:, :: 20:46 ::  نويسنده : yaya
داستان درباره كوهنوردي ست كه مي خواست بلندترين قله را فتح كند .بالاخره بعد از سالها آماده سازي خود،ماجراجو يي اش را آغاز كرد.اما از آنجايي كه آوازه ي فتح قله را فقط براي خود مي خواست تصميم گرفت به تنهايي از قله بالا برود.
او شروع به بالا رفتن از قله كرد ،اما دير وقت بود و به جاي چادر زدن همچنان به بالا رفتن ادامه داد، تا اينكه هوا تاريك تاريك شد.
سياهي شب بر كوهها سايه افكنده بود وكوهنورد قادر به ديدن چيزي نبود . همه جا تاريك بود .ماه و ستاره ها پشت ابر گم شده بودند و او هيچ چيز نمي ديد .
در حال بالا رفتن بود ،فقط چند قدمي با قله فاصله داشت كه پايش لغزيد و با شتاب تندي به پايين پرتاب شد .در حال سقوط فقط نقطه هاي سياهي مي ديد و به طرز وحشتناكي حس مي كرد جاذبه ي زمين او را در خود فرو مي برد . همچنان در حال سقوط بود ... و در آن لحظات پر از وحشت تمامي وقايع خوب وبد زندگي به ذهن او هجوم مي آورند.
ناگهان درست در لحظه اي كه مرگ خود را نزديك مي ديد حس كرد طنابي كه به دور كمرش بسته شده ، او را به شدت مي كشد
ميان آسمان و زمين معلق بود ... فقط طناب بود كه او را نگه داشته بود و در آن سكوت هيچ راه ديگري نداشت جز اينكه فرياد بزند : خدايا كمكم كن ...
ناگهان صدايي از دل آسمان پاسخ داد از من چه مي خواهي ؟
- خدايا نجاتم بده
- آيا يقين داري كه مي توانم تو را نجات دهم ؟
- بله باور دارم كه مي تواني
- پس طنابي را به كمرت بسته شده قطع كن ...
لحظه اي در سكوت سپري شد و كوهنورد تصميم گرفت با تمام توان اش طناب را بچسبد .
فرداي آن روز گروه نجات گزارش دادند كه جسد يخ زده كوهنوردي پيدا شده ... در حالي كه از طنابي آويزان بوده و دستهايش طناب را محكم چسبيده بودند ، فقط چند قدم بالاتر از سطح زمين ...




و شما چطور ؟ چقدر طنابتان را محكم چسبيده ايد ؟ آيا ميتوانيد رهايش كنيد ؟
درباره ي تدبير خدا شك نكنيد . هيچ گاه نگوئيد او مرا فراموش يا رها كرده است . و به ياد داشته باشيد كه او هميشه با دست راست خود شما را در آغوش دارد


یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:, :: 19:7 ::  نويسنده : yaya

  مهربان باش

    مردم اغلب بی انصاف، بی منطق و خود محورند، ولی آن ها را ببخش.

    اگرمهربان باشی تو را به داشتن انگیزه های پنهان متهم می کنند، ولی مهربان باش.

    اگر موفق باشی دوستان دروغین و دشمنان حقیقی خواهی یافت، ولی موفق باش.

    اگر شریف و درستکار باشی فریبت می دهند، ولی شریف و درستکارباش.

    آنچه را در طول سالیان بنا نهاده ای شاید یک شبه ویران کنند، ولی سازنده باش.

    اگر به شادمانی و آرامش دست یابی حسادت می کنند، ولی شادمان باش.

    نیکی های درونت را فراموش می کنند، ولی نیکوکارباش.

    بهترین های خود را به دنیا ببخش حتی اگر هیچ گاه کافی نباشد.

    و در نهایت می بینی هر آنچه هست همواره میان « تو و خداوند» است نه میان تو و مردم.

دکتر علی شریعتی

 



چهار شنبه 11 بهمن 1391برچسب:, :: 22:8 ::  نويسنده : yaya

بعضی مواقع ممکن از رفتارخوب خودتون با دیگران پشیمون بشید یااین فکر باخودتون بکنید ادمهای اطرافتون دارن از رفتار خوب شما سواستفاده میکنند وخوبی شما رابه حساب وظیفتون میگذارند واین احساس وفکر شماراحسابی بهم بریزد.

اما آيا مي ‌دانستيد كه نيكي كردن سبب مي ‌شود كه احساس خوبي در شما به‌ وجود آيد و حتي با اين عمل در حق خودتان خوبي مي ‌كنيد؟ عجيبه نه؟ و با اين حال...

جالب است بدانيد كه مهرباني به مرور زمان چقدر بار معنايي تحقيرآميزي به‌ خود گرفته است. وقتي مي ‌گوييم "او آدم مهرباني است"، در واقع مي‌ توان مترادف ‌هاي چون "هالو"، "ضعيف"، "بدون قاطعيت" يا حتي "فاقد ذكاوت" و"عاري از حس انتقادي" را برداشت كرد. با اين حال نيكي كردن بدون ريا و تظاهر و بدون هيچ چشم داشتي بزرگ ‌ترين فضيلت به شمار مي ‌رود. اين فضيلت حتي مي ‌تواند شما را سالم و سرحال نگه دارد. به همين دليل تا جايي كه مي‌ توانيد نيكي كنيد!

مهرباني همان خوشبختي است 

بنا به تحقيقي كه در ژاپن روي 175 نفر انجام شده پرسشنامه‌ هايي را در اختيار افراد قرار دادند تا از اين طريق به دقت بسنجند تا چه اندازه‌اي نيكي كردن در انگيزه، رفتار و زندگي روزانه آنان نقش دارد. در عين حال‌، از شركت ‌كنندگان خواسته شد تا 10 واقعه‌ اي كه اخيرا احساس عميقي در آنان به‌ وجود آورده و منبع استرس و يا بر عكس شادی بوده است ‌را توصيف كنند.

در آخر، برداشت شخصي اين افراد از خوشبختي به كمك مقياسي كه در نظر گرفته بودند ارزيابي شد و بنا به آن مقياس، افراد را به دو گروه تقسيم كردند: گروه اول شامل 81 ‌نفري مي‌ شد كه احساس خوشبختي مي ‌كردند و در گروه دوم 94 ‌نفر قرار داشتند كه كمتر از گروه اول احساس خوشبختي مي‌ كردند.

نتيجه به دست آمده حاكي از آن است كه افرادي كه در زندگي روزانه ‌شان مهربان‌ تر هستند و انگيزه، رفتار و عملكرد روزانه ‌شان بر پايه مهرباني و عطوفت است، همان افرادي هستند كه خود را خوشبخت ‌تر از ديگران مي‌ دانند. اين افراد همچنين وقايع شادي آور بيشتري را در زندگي تجربه مي‌ كنند. از اين‌ رو نيكي و محبت نه تنها براي اطرافيان خوشايند است بلكه براي خود فرد نيز منبع نشاط است.

داروي ضد‌استرس

مطالعات متعدد در اين زمينه حاكي از آن است كه محبت‌ اثرات مثبتي برتوليد سروتونين در مغز دارد. سروتونين ناقل شيميايي است كه احساسات را متعادل كرده و كمبود آن موجب اضطراب، تشويش و افسردگی مي ‌شود. نقش اكثر داروهاي ضد‌استرس آن است كه به‌ طور شيميايي موجب تحريك و توليد سروتونين مي ‌شوند تا علائم اندوه و دلتنگي را فرو نشانند. همان طور كه دكتر "وين دير"، روانشناس و مولف كتاب "قدرت نيت" خاطر نشان مي ‌كند‌: عمل نيك هر چند ساده نه تنها در فرد نيكوكار بلكه در شخص ذي‌ نفع نيز، موجب تحريك و توليد سروتونين مي‌ شود.

نيکي کردن

نكته جالب ‌تر آن است كه همين پديده در مغز اطرافيان و افرادي كه شاهد عمل نيك هستند نيز روي مي ‌دهد! نيكي كردن تاثير مفيدي بر خلق و خوي فرد نيكوكار، شخص ذي ‌نفع و حتي فردي كه تنها شاهد اين عمل بوده است و خلاصه همه افرادي كه با آن در ارتباط هستند مي‌ گذارد. به همين دليل تا جايي كه مي ‌توانيد نيكي كنيد!

زماني كه نيكي مي‌ كنيد در حقيقت در حق خودتان خوبي مي ‌كنيد. محبت و از خود گذشتگي موجب آرامش ذهن و مايه خشنودي است. زماني كه خود را نسبت به ديگران با محبت، خيرخواه و دست و دلباز نشان مي ‌دهيد، لذت خاصي به شما دست مي ‌دهد. اين در حالي است كه لذت و خوشي موجب كاهش ترشح كورتيزول، يكي از هورمون‌ هاي استرس، مي ‌شود. از اين گذشته، به همين دليل است كه "هانس سلي"، متخصص غدد و پيشگام در شرح پديده استرس، نيكي كردن را سفارش كرده و از آن به "از‌خودگذشتگي خودخواهانه‌" ياد مي‌ كند. به عبارتي ديگر، براي آن كه احساس خوبي داشته باشيد، عمل نيك انجام دهيد.

بهترين اعتماد به نفس

از نظر منطقي، چنانچه مهرباني موجب خوشحالي بيشتر انسان شود و از افسردگي و استرس او بكاهد، همچنين مي ‌بايست سبب شود تا قضاوت بهتري در مورد خودمان داشته باشيم.

براي پي بردن به درستي اين موضوع، "سونيا ليوبوميرسكي" روانشناس دانشگاه استنفورد دانشجويان را به دو گروه تقسيم كرد و از نيمي از آنان خواست تا به‌ مدت 10‌هفته، اعمال نيكي چون احترام گذاشتن به ديگران، كمك كردن در شستن ظرف‌ ها و غيره انجام دهند. در آخر هفته مشخص شد افرادي كه به‌ طور مرتب اعمال نيك انجام داده بودند در مقايسه با افرادي كه هيچ عمل نيكي از آنان سر نزده بود، خلق و خوي بهتري داشتند و بهترين تصوير را از خود در ذهن داشتند.



چهار شنبه 4 بهمن 1391برچسب:, :: 19:21 ::  نويسنده : yaya

زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست هر کسی نغمه خود خواند و از صحنه رود صحنه پیوسته به جاست خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد

زندگی آتشگهی دیرینه پا برجاست گر بیفروزیش رقص شعله اش از هر کران پیداست ور نه خاموش است و خاموشی گناه ماست زندگانی شعله می خواهد

زندگی حس غریبی است که یک مرغ مهاجر دارد

زندگی برگ بودن در مسیر باد نیست امتحان ریشه هاست ریشه هم هرگز اسیر باد نیست

زندگی پیچکی است انتهایش می رسد پیش خدا



شنبه 30 دی 1391برچسب:, :: 13:31 ::  نويسنده : yaya

نه تو می مانی و نه اندوه و نه

 
هیچ یک از مردم این آبادی


به حباب نگران لب یک رود قسم

و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت

غصه هم می گذرد


آن چنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند

لحظه ها عریانند

به تن لحظه خود جامه اندوه مپوشان هرگز



پنج شنبه 28 دی 1391برچسب:, :: 9:14 ::  نويسنده : yaya



یک شنبه 24 دی 1391برچسب:, :: 20:16 ::  نويسنده : yaya

من همیشه خوشحالم، می دانید چرا؟


برای اینکه از هیچکس برای چیزی انتظاری ندارم،


انتظارات همیشه صدمه زننده هستند ..

 

زندگی کوتاه است ..

 

پس به زندگی ات عشق بورز ..


خوشحال باش .. و لبخند بزن .. فقط برای خودت زندگی کن و ..


قبل از اینکه صحبت کنی » گوش کن


قبل از اینکه بنویسی » فکر کن


قبل از اینکه خرج کنی » درآمد داشته باش


قبل از اینکه دعا کنی » ببخش


قبل از اینکه صدمه بزنی » احساس کن


قبل از تنفر » عشق بورز


زندگی این است ... احساسش کن، زندگی کن و لذت ببر


مواظب جوابهایت باش

 

جواب سلام را با علیک بده ،

 

جواب تشکر را با تواضع،

 

جواب کینه را با گذشت،

 

جواب بی مهری را با محبت،

 

جواب ترس را با جرأت،

 

جواب دروغ را با راستی،

 

جواب دشمنی را با دوستی،

 

جواب زشتی را به زیبایی،

 

جواب توهم را به روشنی

 

جواب خشم را به صبوری،

جواب سرد را به گرمی،

 

 

جواب نامردی را با مردانگی،

 

 

جواب همدلی را با رازداری،

 

جواب پشتکاررا با تشویق،

 

جواب اعتماد را بی ریا،

 

جواب بی تفاوت را با التفات،

 

جواب یکرنگی را با اطمینان،

 

جواب مسئولیت را با وجدان،

 

جواب حسادت را با اغماض،

 

جواب خواهش را بی غرور،

 

جواب دورنگی را با خلوص،

 

جواب بی ادب را با سکوت

 

جواب نگاه مهربان را با لبخند،

 

جواب لبخند را با خنده،

 

جواب دلمرده را با امید،

 

جواب منتظر را با نوید،

 

جواب گناه را با بخشش

 

و جواب عشق چیست جز عشق؟

 

هیچ وقت هیچ چیز و هیچ کس را بی جواب نگذار

 

مطمئن باش هر جوابی بدهی ،یک روزی ، یک جوری ، یک جایی به تو

باز می گردد

 



شنبه 23 دی 1391برچسب:, :: 22:42 ::  نويسنده : yaya